jelleke-vanooteghem-488228-unsplash.jpg
کارهای علمی اغلب شامل یادگیری کلمات جدید است. شما این را درست می دانید؟ بعضی اوقات حتی به نظر می رسد برای اینکه محقق تلقی شوید ، باید با کلماتی صحبت کنید که هیچ کس دیگری نمی تواند آن را درک کند.

خوب این کلیشه است.

اما بیایید کمی آن را باز کنیم. برای یادگیری چه کلماتی نیاز دارید ، چرا و چگونه؟

هر رشته دارای اصطلاحات اختصاصی است

یک مثال. اگر شیمی را مطالعه می کنید ، کلماتی مانند ترکیب ، ساختار ، خواص ، رفتار ، واکنش ، پیوند زدن و غیره یک زبان اصلی اساسی است. بیشتر غیر شیمی دانان شانس خوبی برای فهمیدن این اصطلاحات دارند ، زیرا در خارج از این رشته معنای کاملاً متفاوتی ندارند. اما وقتی بیشتر وارد شیمی شوید ، می گویند دکترای خود را انجام می دهید ، احتمالاً چیزهایی مانند: مونتاژ الکترواستاتیک ، آنالیز میکرو پروب الکترونی ، واکنش اتصال جفت کاتالیزوری شده با رنتیوم ، دی اکسید کربن فوق بحرانی ...

من نمی دانم منظور از هر یک از این اصطلاحات چیست. اما می دانم که آنها با تحقیقات انجام شده توسط همکارانم مرتبط هستند. و من می دانم که این اصطلاحات فقط زبانهایشان را کنار می گذارند و همه آنها یکدیگر را می فهمند ، حتی اگر من هیچ سرنخی در مورد آنها ندارم. خوشبختانه ، اکثر آنها نیز قادر به توضیح این ایده ها به زبان ساده نسبت به انواع غیر شیمی مانند من هستند. اما واضح است اگر یک پژوهشگر شیمی بتوانید از این نوع اصطلاحات پیشرفته و شیوه ها و پدیده های مختلف و بسیار خاص و توصیف شده پیروی کنید ، مهم است.

و در مورد هر رشته هم همینطور است. این که آیا شما در حال انجام یک دکترای انگلیسی ، سیاست یا علوم دامپزشکی هستید ، کلمات و مفاهیم جدید زیادی را برای شما به دست خواهد آورد. آنها معانی خاصی دارند که افراد دیگر در رشته شما می فهمند. شما می توانید با استفاده از این زبان فنی انضباطی گفتگوی خودی را در جامعه علمی انجام دهید.

هر روش تحقیق نیز اصطلاحات خاص خود را دارد

تحقیقات همچنین اصطلاحات زیادی دارد که شما به طور مرتب در مکالمه روزمره از آنها استفاده نمی کنید - مثلاً معرفت شناسی. شما به عمه ندرت دیده نمی شوید و می گویید "موقعیت معرفت شناختی شما چیست؟" با این وجود ، ممکن است خیلی خوب با دکتر دیگری یا سرپرست خود گفتگو کنید ، جایی که دقیقاً از این طریق درباره معرفت شناسی صحبت می کنید.

و انواع خاص تحقیق از کلمات خاصی استفاده می کنند که آنچه را که می ایستند نشان می دهند. یک "پسا مثبت گرایانه" ممکن است در مورد "اعتبار" صحبت کند تا علائم درک آنها از "حقیقت" و روش های تحقیقاتی که به "حقیقت" می رسد. از طرف دیگر ، یک محقق "آگاه پس از ساختاری" ممکن است از اصطلاح "اعتماد به نفس" استفاده کند تا در مورد وضعیت دانشی که تولید کرده اند و فرایندی که آنها استفاده کرده اند صحبت کند. امتحان کنندگان و همکارانی که در حال خواندن متن هستند ، می دانند که کسی در معرض معرفت شناسی کلمات خاصی است که از آنها استفاده می کند.

توجه به چنین اصطلاحات تحقیق ویژه ای حائز اهمیت است. حتی اگر هرگز از آنها در جایی استفاده نکنید ، اما در مکالمه با دانشگاهیان دیگر باید از آنها پیروی کنید. آنها نمایانگر "ابزار تجارت" ما هستند. در طول دکترا باید آنها را درک کنید تا بتوانید انتخاب کنید که کدام یک از آنها را استفاده کنید. همچنین ممکن است شما بتوانید گفتگوی محقق را به زبانی ساده ترجمه کنید تا در زمینه های دیگر درباره کار خود بحث کنید. مثل با عمه بندرت دیده می شود.

اما نوع دیگری از استفاده از کلمات وجود دارد که شما نیز باید با آن آشنا شوید.

نوشتن آکادمیک نیز اغلب از انواع خاصی از زبان استفاده می کند

با گذشت زمان ، ما دانشمندان واژگان جمعی را برای آنچه انجام می دهیم ، ایجاد کرده ایم ، واژهای برای "اعمال بلاغی" جمعی ما. بحث می کنیم ، تحقیق می کنیم ، دسته بندی می کنیم ، استدلال می کنیم ، فریم می گذاریم ، پیش بینی می کنیم و غیره. ما چیزی را شروع و پایان نمی دهیم ، ما معرفی می کنیم و نتیجه می گیریم . ما استناد می کنیم ، بیان می کنیم و پیشنهاد می کنیم . ما اغلب مقایسه و کنتراست ، ما بیشتر یک ایده، ما استنباط، استنباط، محاسبه و ایجاد مشارکت های اصلی است.

رشته های مختلف اغلب پیچیدگی های بلاغی خود را نیز دارند. بعضی از رشته ها دوست دارند توصیف و نشان دادن را به عنوان مثال نشان دهند ، گزارش دهند یا بحث کنند . بنابراین باید به خواندن آنها و احتمالاً استفاده از آنها عادت کنید.

و خبرهای مهمی در مورد متن نوشتاری دانشگاهی وجود دارد - بسیاری از مجلات دانشگاهی انتظار دارند که از این واژگان استفاده کنید. بیشتر کنکور دکتری نیز انتظار دارند نثر را بخوانند که از این نوع زبان استفاده می کند. آنها استفاده از این اصطلاحات و نحو را نشانه این می دانند که یک PhDer به بخشی از جامعه علمی آنها تبدیل شده است. بنابراین شما احتمالاً نیاز دارید که نوشتار خود را با این نوع واژگان و نحو تطبیق دهید.

اما در مورد هر دو کلمه دانشگاهی و کاربرد آنها دو هشدار بهداشتی وجود دارد.

اول ، درک این نکته مهم است که "این" رسمی ترین "راه های گفتگو و نوشتن ، قراردادهایی هستند. بنابراین ، در حالی که اصطلاحاتی مانند قاب و استنباط رایج هستند ، خواهید دید که آنها کاملاً مورد استفاده قرار می گیرند ، هنوز هم می توان به روش های دیگر نوشت. با این حال ، در حالی که شما ممکن است در مورد چگونگی نوشتن "رسمی" انتخاب کنید ، در مورد استفاده از اصطلاحات معمولاً توافق شده برای موضوعی که در حال تحقیق هستید یا چگونگی نامگذاری رویه و موقعیت پژوهشی خود ، اتاق بسیار جادوگری وجود ندارد.

دوم ، برخی ، اگر نه همه ، اصطلاحات مبتنی بر نظم و انضباط که من بدون تفکر از آنها استفاده می کنم کاملاً از نظر فرهنگی واقع شده اند. آنچه می توانید ببینید و بگویید همیشه محدود به زبانی است که در اختیار شما قرار می گیرد. بنابراین ممکن است به این معنا باشد که بسته به آنچه تحقیق می کنید ، اصطلاحات سایر زبانها ، مکانها و زمانها علاوه بر کمک - یا خلاف - اصطلاحاتی است که معمولاً برای نوع کار علمی که انجام می دهید استفاده می شود. (من دائماً مواظب اصطلاحات انضباطی و اصطلاحات و اصطلاحات انضباطی غیر انگلیسی هستیم که ممکن است فرضیات و یادگیری مرا تحت فشار قرار دهد.

چرا دانش کلمه اهمیت دارد؟ خوب…

کار دانشگاهی ارتباط و مکالمه است

از آنجا که شما می خواهید در مورد کار خود به دیگران بگویید ، وگرنه چرا این کار را انجام می دهید ، فکر کردن در مورد کلمات و استفاده از آنها بخشی جدایی ناپذیر از کار علمی شما است. شما می خواهید از دکتری خود از طرق مختلف استفاده کنید. شما تلاش خواهید کرد تا از نثر رسمی آکادمیک که با کلمات خاص نظم و انضباط در رسانه ها و ژانرهای مختلف برای مخاطبان مختلف ترجمه شده است ، ترجمه کنید.

اگر نمی خواهید در حین ارائه کنفرانس از کلمات گیر بیفتید ، یا صحبت با گروه علمی شهروندان محلی انجام شود ، ادامه کار روی کلمات بخشی از آنچه شما به عنوان یک محقق انجام می دهید جزئی خواهد بود. بنابراین بسیار مفید است که بتوانید واژگان عمومی خود را گسترش دهید ، و همچنین خود را به صورت عمدی یک فهرست علمی واژگان محکم بسازید.

بنابراین چگونه کلمات جدید را یاد می گیرید؟ نه منظور من واقعاً ، چگونه شما آگاهانه قصد دارید کلماتی را که می دانید گسترش دهید و بتوانید از آنها استفاده مناسب داشته باشید؟

برخی از استراتژی های مبتنی بر کلمه ای که ممکن است در نظر بگیرید

برخی افراد برای ساخت واژگان عمومی و "برگه های تقلب" لیست های کلمات دانشگاهی و بانک های کلمه ای ، با برنامه های "کلمه در روز" قسم می خورند . من نسبت به آنچه فکر می کنید بسیار کمتر علاقه مندم. فن نیست. اما ممکن است بخواهید این منابع را برای خودتان بررسی کنید.

من به عنوان یک مدرس ، من می دانم روند ساخت فرهنگ لغت دانشگاهی خود را به عنوان داشتن کلمات مورد نظر و نیاز شما مفید می دانم . من پیشنهاد می کنم که برای این موارد مفید باشد:

به کلمات جدیدی که در خواندن خود دارید توجه کنید. یک لیست کلمه مربوط به پروژه خود ایجاد کنید که می توانید با استفاده از آن تمرین کنید.
واژه نامه ای از اصطلاحات مربوط به رشته و اصطلاحات پژوهشی مربوط به کار خود بسازید. تعاریف آنها را به قول خودتان بنویسید - در صورت مفید بودن ، منابع را اضافه کنید. این کار را روی دسک تاپ خود نگه دارید.
در مواقعی که خودتان در جستجوی کلمه ای جایگزین هستید ، یک اصطلاحنامه خریداری کنید یا از Thesaurus به صورت آنلاین استفاده کنید.
به دنبال متن های واژگان و اصطلاحات اصطلاحات غیر اصطلاحات خود باشید - کلماتی که بیش از حد از آن استفاده می کنید - و جایگزین ها را پیدا کنید
روزنامه نگاری خوب ، غیر داستانی و داستانی را بخوانید و نوشتار را تجزیه و تحلیل کنید. به دنبال انواع زبان مورد استفاده و روش های انتخاب کلمات و سفارش برای حمایت از پیشبرد ایده ها باشید.
و ممکن است راه های دیگری برای کار با کلمات مورد نیاز پیدا کنید. به ما اطلاع دهید وقتی انجام می دهید.

مهمترین چیز این نیست که شما یک یا چند مورد از این استراتژی های کلمه را اتخاذ کرده اید ، بلکه وظیفه ساخت واژگان خاص و لازم را بر عهده دارید. مقطع دکتری شما بستگی به آشنایی شما با انتخاب اصطلاحات و کنوانسیون های دانشگاهی دارد.