لطفا توجه داشته باشید ، من آخر هفته وبلاگم را می نویسم. این نه بخشی از حجم کار من است و نه در شرح شغل من. من از اعتصاب #USS پشتیبانی می کنم.

بسیاری از شما احتمالاً می دانید که اصطلاح "مفهوم آستانه" به چه معنی است. درک من از یک مفهوم آستانه این است که این یک ایده تحول گرا است که در یک رشته قرار دارد.

1176_855_855.jpgجان مایر و آر ای لند  ایده مفهوم آستانه را توسعه دادند. آنها از استعاره دروازه مفهومی استفاده می کنند - عبور از روی دروازه بدان معنی است که چیزهایی که قبلاً مرموز ، غیرمعقول و غیرقابل درک به نظر می رسید روشن می شوند. بنابراین درک مفهوم آستانه مانند عبور از دروازه است. هنگامی که آن را دریافت کردید ، هنگامی که مفهوم آستانه را درک کردید ، راهی که می فهمید چه کاری انجام می دهید و چرا تغییر می کند ، به خیر می شود. شما فقط چیزهای مختلف را می بینید و درک می کنید. شما به راحتی نمی توانید مفهوم آستانه را کشف کنید.

مفهوم آستانه چیزی است که توسط یک جامعه انضباطی مشترک است. یک مفهوم آستانه ایده ها و استدلال های نظری ظاهراً متفاوت را با هم جمع می کند و بنابراین فضایی را ایجاد می کند که بتوانید در آن کار کنید. مفهوم آستانه یک زبان و تاریخچه ایده ها را فراهم می کند ، اما همچنین امکاناتی را برای ساخت دانش های جدید فراهم می کند.

مفهوم آستانه همان مفهوم اصلی یا ایده بنیادی نیست. بگذارید برای شما مثالی بزنم. یک مفهوم اساسی در نوشتن ممکن است از بلاغت باشد - اشکال اقناعی ، آموزنده و هنری که گفتار و نوشتن می توانند در آن داشته باشند. اما ، دانستن اصول و قواعد بلاغت به نویسنده کمک نمی کند تا آنچه را که انجام می دهد بفهمد. این درک است که نوشتن هم اجتماعی است و هم بلاغت که تفاوت در شیوه های نزدیک شدن به نوشتن است. هنگامی که ما درک کردیم که نوشتار ما در طول زمان و مکان با افراد ارتباط برقرار می کند و می خواهیم آنها را به روش های خاصی به متن های ما پاسخ دهند ، پس از اینکه هدف را با مخاطب متصل کردیم ، می توانیم تصمیم گیری های مربوط به نویسندگی را در مورد چه بلاغی استفاده کنیم. و چطور.

وقتی کارگاه های نوشتن را اجرا می کنم ، بر هفت مفهوم آستانه تأکید می کنم:

نوشتن آکادمیک همیشه برای یک خواننده خاص نوشته شده است
نوشتن آکادمیک "کار" را انجام می دهد - به عنوان مثال می تواند خواننده را ترغیب ، هیجان و اطمینان کند
نوشتن آکادمیک همیشه به سایر متون دانشگاهی اطلاق می شود ، به صورت غیر متنی است
نوشتن آکادمیک خنثی نیست بلکه اجتماعی است. در روابط و جریانهای خاص انضباطی ، فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی تولید می شود
نوشتن آکادمیک روشی است که ما دانشهای آکادمیک تولید و ارتباط می دهیم - ما از طریق نوشتن به گفتگو می پیوندیم.
نوشتن آکادمیک راهی اساسی است که در آن هویت های دانشگاهی و شهرت شکل می گیرد (و حسابرسی می شود) - نوشتن کار متن است / کار هویتی
نوشتن دانشگاه پیچیده است. یک متن چندین تکرار انجام می شود. پیش نویس و بازنگری در تمرین نوشتن آکادمیک ضروری است.
شما می توانید از این هفت باشکوه بدانید که تمرکز روی مفاهیم آستانه نوشتن آکادمیک از مشاوره دور می شود - آموزش نوشتن آکادمیک مربوط به مجموعه ای از نکات یا تکنیک ها یا مهارت ها نیست ، بلکه درک در مورد آنچه می نویسد و انجام می دهد. همچنین می توانید ببینید که مفاهیم آستانه به ما کمک می کنند تا بفهمیم که چه کنوانسیون ها و ژانرهای دانشگاهی انتظار می رود - ما همچنین می توانیم بپرسیم که چرا چنین است؟

cover_article_2062_en_US.jpgاما هفت مفهوم آستانه من همه چیز نیستند. شماره ، به گفته دانشمندان نوشتن ، سی و پنج وجود دارد. من خیلی کوتاه هستم و نسخه من برخی تفاوت های ظریف و مهم را با هم جمع می کند. خوب ، این طبق نویسندگان نامگذاری آنچه می دانیم است. مفاهیم آستانه مطالعات نوشتن. (دسترسی آزاد به صورت آنلاین)

 نویسندگان محققان نویسندگی آمریکای شمالی با قدمت مختلف هستند. آنها گرد هم آمدند تا آنچه را که مهمترین مفاهیم آستانه در حوزه خود بودند ، مرتب کنند. نتیجه پنج مفهوم متا:

نوشتن یک فعالیت و موضوع مطالعه است
نوشتن از طریق اشکال قابل تشخیص با موقعیت ها صحبت می کند
نوشتن باعث ایجاد هویت و ایدئولوژی می شود
همه نویسندگان چیزهای بیشتری برای یادگیری دارند
نوشتن (همچنین همیشه) یک فعالیت شناختی است.
هر یک از متا مفاهیم از طریق چهار تا شش ایده مرتبط توضیح داده می شود.

به عنوان مثال ، مفهوم متا نگارش ، تأثیر می گذارد و هویت ها و ایدئولوژی ها را ایجاد می کند ، توضیحاتی در مورد ایده کلی و سپس پنج نکته دیگر ارائه می دهد:

نوشتن با هویت پیوند دارد
تاریخچه ، روندها و هویتهای نویسنده متفاوت است
نوشتن با تجربه قبلی مطلع می شود
هویت انضباطی و حرفه ای از طریق نوشتن ساخته می شود
نوشتن نمایانگر ایدئولوژی ها و هویت ها است.
اولین بخش کوتاه ، درباره هویت ، ادعاهای بزرگی را ایجاد می کند. نویسنده. کوین روزن ، استدلال می کند که " عمل نوشتن در آن زمان ، به معنای استفاده از مجموعه خاصی از مهارت ها نیست ، بلکه به معنای تبدیل شدن به یک نوع خاص از شخص است ، در مورد ایجاد یک احساس که ما هستیم ." روژن توضیح می دهد که از طریق نوشتن ، ما به عنوان اعضای رشته های دانشگاهی خاص اجتماعی می شویم ، خود را به عنوان یک دانشمند اجتماعی ، ریاضیدان ، مورخ می نویسیم . ما این هویت را از طریق نوشتن خود به نمایش می گذاریم ، شاید چالش برانگیز و همچنین ادعای بیعت با اعتقادات ، علائق ، ارزش ها و سنت های دانش جامعه انضباطی خاص.

رووزن استدلال می کند که درک کار متن / هویت (باربارا و بیان من از این مفهوم آستانه) " نیاز به رویکرد نوشتن را نه فقط به عنوان وسیله ای برای یادگیری و استفاده از مجموعه ای از مهارتها ، بلکه به عنوان ابزاری برای درگیر کردن با امکانات پیش بینی می کند. برای خودخواهی موجود در یک جامعه خاص" وی اظهار داشت که مشکلاتی که برخی افراد با نوشتن آکادمیک دارند ممکن است مربوط به سواد ضعیف نباشد ، بلکه بیشتر مربوط به این باشد که آنها خود را جزئی از جامعه دانشگاهی بطور کلی و / یا به ویژه جامعه انضباطی می دانند. اگر بخشی از باند را احساس نمی کنید ، احتمالاً در اجرای یک گروه مشکل دارید. (بله. نکته بسیار مهم. هرکسی که تحصیلات تکمیلی را می آموزد باید این را بفهمد. یک نوشتار ضعیف شاید نشانه کسی باشد که هنوز خود را "یکی از ما" نمی داند.)

هر بخش از کتاب به پیامدهای مفهوم آستانه برای تدریس و یادگیری عمومی و همچنین کلاس نگارش می پردازد. به عنوان مثال ، روزن پیشنهاد می کند که در پشت درک اینکه نوشتن با هویت پیوند دارد ، یک برنامه درسی آکادمیک باید طوری ساخته شود که زبان آموزان این حس را پیدا کنند که به معنای عضویت در یک رشته دانشگاهی است. وی می افزاید: ارزیابی نیز باید به کار هویت یادگیرنده بپردازد.

این کتاب آشکارا مورد توجه افرادی است که در زمینه های کارشناسی ارشد و کارشناسی ارشد با نوشتن همکاری می کنند. اما برای مخاطبان آموزش عمومی بالاتر نیز نوشته شده است. سوء ظن من این است که این افراد علاوه بر دوره های جدید برای افراد تازه وارد تدریس دانشگاه و برنامه های نوشتن دکترا می تواند بسیار مناسب باشد. من قطعاً قصد دارم از آن در دوره نوشتن بعدی خود استفاده کنم.