نحوه دسترسی به پایگاه های علمی

۱۵ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

عمیق در نوشتن پایان نامه؟ فراموش نکنید که yodelayeehoo

david-marcu-516625-unsplash.jpg
زمان سال نوشتن پایان نامه برای بسیاری از دکترا بسیار جدی است. نقطه پایانی در این فاصله وجود دارد ، اما هنوز کارهای بسیاری وجود دارد. خیلی کلمات. خیلی صفحه. خیلی بیشتر برای مرتب کردن

این شمایید؟

جدول زمانبندی تکمیل در کنار میز کار شما و سؤالات تحقیق شما تنظیم شده است. به نظر می رسد واضح و کارآمد است. اما ... اما ...

سرپرست شما بسیار متمرکز بر متن است و چه موقع باید اتفاق بیفتد. آنها نشانگر قرمز خود را زیاد انجام می دهند و سؤالاتی را مطرح می کنند که به نظر می رسد تفکر شما گل آلود است ، به همان اندازه که روشن است. آنها در کنار شما حساب می کنند و گاهی فکر می کنید وقتی کارتان تمام شد همان اضطراب شما هستند. (آن ها هستند.)

درسته. نگارش پایان نامه می تواند یک مرحله بسیار تنها باشد. هیچ کس دیگری نمی تواند متن را برای شما بنویسد. هیچ کس دیگری نمی تواند گل و لای ایده هایی را که هنوز در اطراف برخی از بخش های کار وجود دارد مرتب کند. شما به راحتی می توانید احساس انزوا کنید - و جدا شوید - زیرا خودتان را خاموش می کنید تا کاملاً عاری از حواس پرتی باشید.

در حالی که ممکن است خانواده شما بسیار پشتیبان بوده و هر کاری را برای کمک به آنها انجام می دهند ، ممکن است تشخیص آن را با وسواس رو به رشد و پرتکاپوی شما از متن دشوار کنند. آن بیدار شدن در وسط شب با یک فکر. ساعت 4 صبح از خواب بلند می شوید زیرا دیگر جایی وجود ندارد. عادت بیسکویت و بستنی جدید که به نظر می رسد پیشرفت کرده اید. عدم توجه به رژیم بدنسازی شما.

به طور جدی. اکنون زمان آن رسیده است که مانند بزهای تنهایی و yodelayeehoo با صدای بلند صحبت کنیم. به اندازه کافی بلند برای شنیدن سایر دکترا.

دوستانی که قبلاً در مدرسه درجه تحصیل کرده اید ، اکنون بسیار مهم هستند. اغلب شما فقط نیاز به تقدیر دارید - برای زندگی من نمی توانم نتیجه بگیرم که در بحث بنویسم ، آیا اصلاً ادعایی دارم؟ - و برای جشن گرفتن پیروزی های کوچک - من چگونگی نوشتن در مورد مسئله اخلاقی فریبنده را مرتب کردم ، در پایان کار کردم که چگونه این فصل را تمام کنم ، این فصل را شروع کنم ، این فصل را شروع کنم ، چه مواردی را در پیوست قرار دهم. بله برو من

زمان خوبی برای ارتباط مجدد با یک گروه علمی است - برای اینکه بخشی از یک گروه بزرگتر احساس کنید. بنابراین ، اردوگاه های بوت پایان نامه و جلسات تعطیل و نوشتن اکنون حس بسیار مورد نیاز جامعه و همچنین زمان نوشتن را ارائه می دهند. شما تنها فردی نیستید که همه را به تنهایی احساس می کنید. در اینجا ، بسیاری از افراد دیگر نیز در حال دور شدن هستند.

دکترا در یک مرحله مشابه می تواند برای شما بسیار مفید باشد. سایر گاترها در کوههای پایان نامه خودشان هستند ، اما هنوز در صدر آنها نیستند ، دقیقاً می دانند از چه می گذرد.

آن چیزهایی که احساس احمقانه ای می کنید به نزدیکترین و عزیزترین خود می گویید؟ اکنون می توانید آنها را با صدای بلند بیان کنید. فقط می خواهید ناله و تهویه کنید؟ پیش بروید ، این کار را با هم انجام دهید. می خواهید یک پیمان برای ورزش در فواصل منظم بسازید - چیزی شبیه به یک همکار که مدت زمان زیادی را صرف نشستن در صفحه کلید نمی کند.

در مورد ابتکار عمل نیز به طور جدی فکر کنید - شاید برگزاری جلسات منظم در میخانه یا کافی شاپ محلی. در خارج از دانشگاه ملاقات کنید. آن را اجتماعی کنید. آن را حمایت کنید. هرچی که کار کنه.

شکستن تنهایی نویسنده پایان نامه مهم است. این نه تنها به شما کمک می کند تا به پایان برسید ، بلکه به معنای آن است که هنگام انجام وضعیت روحی و روانی نیز بسیار بهتر خواهید بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا راد

افکار بیکار هنگام خواندن؟ ممکن است یک لحظه لامپ باشد

junior-ferreira-735237-unsplash
آیا ذهن شما هنگام خواندن سرگردان است؟ تمام کتاب هایی که برای آن بررسی متن ادبیات مزاحم می خوانید و نمی توانید تمرکز کنید ...

بعضی اوقات ذهن وحشتناک "نگرانی ها" است. نگرانی در مورد چقدر خواندن وجود دارد و برخی از آن سخت است. این لحظه ای است که شما نیاز به تسکین و اطمینان بخشیدن به خود دارید. شما باید به خود بگویید که همه چیز خوب خواهد بود ، فقط باید پایدار بمانید ، باید آن را در اقتدار خوبی داشته باشید که همه اینگونه احساس می کنند و فقط شما نیستند. اگر خیلی تمایل دارید می توانید برنامه خواندن را تنظیم کنید ، و اگر آنها برای شما کار کنند ، اهداف خواندن روزانه را ایجاد کرده و به شما کمک می کنند احساس خوبی نسبت به دریافت مطالب داشته باشید.

اما گاهی اوقات آن افکار تعطیل کننده خالی کننده بسیار مفید هستند. شما در حال خواندن هستید ، یا سعی می کنید و یکی از سه فکر فقط به ذهن شما می رسد. ناخواسته شما طولانی می خوانید و - وا ، - این فکر است.

هر یک از این سه فکر را کنار نگذارید - خوب است که به آنها گوش دهید - آنها به شما می گویند یک چیز مفید است. در حقیقت ، شما حتی ممکن است یک لحظه لامپ داشته باشید. این فکر بیکار در واقع چیز مهمی است.

پس این سه چیز چیست؟

خوب شماره یک -

قبلاً این اسم را خوانده ام.

این یک پاسخ واقعاً مفید است. معمولاً به شما می گوید که با یکی از افراد و متن هایی روبرو شده اید که در این زمینه دارای اهمیت است. این کسی است که کار اکثر مردم از آن استفاده می کند ، سهم آنها چیزی است که افراد دیگر بر روی آن بنا می کنند و یا بازجویی می کنند و با آنها صحبت می کنند. این یک چهره مهم در زمینه است.

وقتی این نام را تکرار کردید ، یادداشت کردن آن مفید است. سپس بروید و متن را پیدا کنید و آن را برای خودتان بخوانید - چه به صورت اصلی و چه در ترجمه. اگر به نظر می رسد که مهم باشد ، شما نمی خواهید آن را به عنوان منبع ثانویه - a in b - استناد کنید ، بلکه به عنوان متنی که خودتان خوانده اید و تفسیر کرده اید.

و شماره دو -

من نظرات مختلفی در این مورد خوانده ام

این یک پاسخ واقعاً مفید دیگر است. معمولاً به شما می گوید که یکی از مباحث اصلی در این زمینه را پیدا کرده اید. چیزی حل نشده است ، اما چیز مهمی است.

هنگامی که فکر deja vu قطع می شود ، مکث را امتحان کنید. وقت آن است که ماهیت تفاوت در خوانش ها را تحلیل کنیم. آیا آنها روش شناختی هستند؟ نظری؟ قطعی؟ درک مباحث اصلی در یک زمینه بسیار مفید است ، زیرا ممکن است مجبور شوید خود را در رابطه با آنها جای دهید. این جایی است که من در رابطه با این بحث ایستاده ام. اینگونه است که من x و چرا را می فهمم. من در اینجا با بسیاری از علما ایستاده ام. من از این موضع شروع می کنم که x هست ... کار من مانند a ، b ، c است و من نیز x را می فهمم ... سهم من به روشهای زیر به بحث درباره x صحبت می کند ...

و شماره سه -

قبلاً چیزهای زیادی مثل این خوانده ام

این یک پاسخ واقعاً مفید است. این به شما می گوید که شما در حال خواندن مطلبی هستید که متعلق به سایر مقالات است. این شباهت خانوادگی بسیار قوی دارد - احتمالاً تقریباً همانند سایر مقالاتی که خوانده اید بحث می کند. بنابراین این بدان معنی است که شما موضوعی را در ادبیات مشخص کرده اید. مهمتر از همه ، ممکن است به خوبی نشان دهد که دیگر نیازی به خواندن مطالب دیگری از این دست ندارید ، زیرا می دانید شکل کلی استدلالی که در این بخش کار ارائه می شود.

سپاس خداوند را. احتمالاً به آن چیزی رسیده اید که به آن نقطه اشباع گفته می شود - خواندن بیشتر در این موضوع نمی خواهد چیزهای بیشتری به شما بگوید. و هنگامی که می دانید در مرحله اشباع هستید ، معمولاً می توانید هنگام خواندن چکیده ، مقالات جدید در این موضوع جای بگیرند. اگر فکر کنید که "من این را قبلاً خوانده ام" ، پس می دانید که می توانید این مورد را کنار بگذارید زیرا این امر به درک شما از این زمینه نمی افزاید.

بنابراین ، اگر خود را در حال خواندن خواندن و هر یک از این سه فکر در ذهن خود پدید آورده اید ، فقط یک دقیقه متوقف شوید و به آنچه که قبلاً کار کرده اید فکر کنید.

باهوش و شما حتی سعی نمی کردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا راد

سال جدید - دیدن دوباره

calum-lewis-391366-unsplash.jpg
شما از Lego روش تحقیق خود و Dance Your PhD شنیده اید. اما اکنون پازل پایان نامه شما به یک موضوع تبدیل می شود. یک رقابت هشتگ #bakeyourphd و فعال در نیوزیلند ، کانادا و انگلیس وجود دارد.

یکی از داوطلبان رقابت پخت و پز پایان نامه کانادا تحقیقات خود را در مورد جوامع مهاجر از طریق یک نان دارچین نشان داد - پخت پیچیده و طولانی که نمایانگر تجربه پیچیده تروما بود. در اوتاگو ، برنده سال 2018 یک کیک "کیست" قابل پخش درست کرد ، که به محض اینکه این ایده را گرفتید ، واقعاً منزجر کننده اما احتمالاً خوشمزه است. در کانتربوری نیوزیلند برنده یک کیک سندروم ایمپوستر ساخت که دارای تعداد زیادی صفحه خالی بود.

چه چیز بعدی ممکن است بپرسیم؟ Thesis Jumper ، کمی شبیه به جامپ کریسمس ، در روزی که می گذرد و برای هفته بعد پوشیده می شود؟ دکترا روی کارت پستال؟ - آن را برای هر کس که در طول فرآیند با شما قرار داده است ارسال کنید. پایان نامه به عنوان ... ایده های خود را در اینجا اضافه کنید.

حالا آیا این همه کمی ذکاوت است؟ عمده حواس پرتی از نوشتن؟ یک ترفند ارزان قیمت که توسط مدارس تحصیلات تکمیلی پخته شده است تا کمی از تفاهم و همبستگی اجتماعی ایجاد شود؟ آیا صرفاً در مورد "اضافه کردن یک غذای معطر و طعم اضافی به عنوان یک غذای خشک روشنفکرانه" است که دانشگاه اوتاگو می گوید؟ آیا آشپزی ، رقص و ساختن چیزها به هیچ وجه انجام نمی شود؟

خوب ، من حدس می زنم که پاسخ احتمالاً بله و نه است. مطمئناً راهی وجود دارد که بتواند هر یک از این فعالیت ها را با ارزش و ارزش واقعی به آنها نزدیک کند. اما روشی نیز وجود دارد که با استفاده از آن ، کار خود را به یک رسانه دیگر می توانید در مورد کارهایی که انجام می دهید و / یا کارهایی که انجام داده اید فکر کنید. و این به این دلیل نیست که شما به صورت استعاری کار می کنید. نه ، به این دلیل است که شما از لحاظ مادی کار می کنید.

به عنوان مثال پخت و پز تحقیقات خود را انجام دهید. شما ابتدا باید در مورد یک ایده اصلی تصمیم بگیرید - آیا کیک شما در مورد یک فرآیند ، یک موضوع یا یک نتیجه است؟ آیا می توانید آن ایده اصلی را به شیوه ای که فوراً قابل انتقال باشد به یک جسم پخته ترجمه کنید؟

و جستجوی ایده اصلی می تواند به عنوان مثال برای پایان نامه شما مفید باشد. دلیل این است که یافتن ایده بزرگ که پایان نامه شما را عملی می کند یک چالش است. در طول کار میدانی شما لزوماً با جزئیات غرق می شوید و دور شدن از آن دشوار است. در مرحله نوشتن ، وظیفه کاهش کارهایی که شما در مورد مجموعه ای از ادعاها یا یک ادعای واحد انجام داده اید ، معمولاً بسیار مشکل است. پاسخ به سوال صف سوپر مارکت ها - آنچه در تحقیقات خود پیدا کرده اید - در یک یا دو دقیقه ، واقعاً سخت است.

بنابراین بازی با چیز دیگری غیر از کلمات ، بازی با موادی مانند خمیر ، آجر یا تصاویر می تواند کمک کننده باشد. شما چاره ای جز از بین بردن جزئیات و رسیدن به تصویر بزرگ ندارید. فقط اگر رقصید یا در حال پخت هستید ، می توانید از حداقل تعداد کلمات استفاده کنید ، بنابراین اگر طبق معمول در مورد کار خود صحبت می کنید ، نمی توانید به آنها برگردید. انجام کاری مانند پخت یا رقص یا پوستر می تواند روشی بسیار مفید برای مرتب کردن آنچه واقعاً فکر می کنید ، منظور شما در واقع چیست ، آنچه می خواهید افراد دیگر بدانند.

وقتی به یک رسانه دیگر حرکت می کنید ، از کلمات به چیزی خاص ترجمه می کنید ، ممکن است اتفاقی جادویی رخ دهد. ممکن است روش جدیدی برای فکر کردن و تمرکز پیدا کنید. فرآیندهای بتونی مانند طراحی ، ساخت یا ساخت می توانند ایده های جدیدی ایجاد کنند. وقتی در یک رسانه دیگر کار می کنید ممکن است فقط یک ارتباط یا انجمن جدید برقرار کنید. (این آها ، این بینش جدید همان چیزی است که اتفاق می افتد وقتی افراد کمی به عنوان مثال با بلوک ها بازی می کنند ، و در مورد شکل ها و روابط ، الگوهای و حجم و غیره می آموزند. اما Froebel و Montessori می توانند برای ما افراد بزرگ نیز کار کنند.)

ترجمه تفکر خود به "چیزها" می تواند یک راه خوب برای بررسی مجدد تحقیقات و نوشتن های شما باشد. شما نیازی به رقابت برای آزمایش روشهای مختلف برای تصور روند و / یا تحلیل و / یا ایده های خود ندارید. در واقع شما می توانید هر زمان کهنه ، پخت ، ترسیم ، مجسمه سازی ، گره زدن ، فیلمبرداری کنید ، تحقیق کنید - به خصوص اگر کمی احساس ناکامی دارید.

(من وسوسه شدم تا در اینجا بگویم که شاید شما بتوانید نظارت بعدی خود را انجام دهید و از کیک به عنوان شروع کننده مکالمه استفاده کنید ، زیرا توضیح کیک نیز می تواند مفید باشد - اما این کاملاً نامناسب خواهد بود. BTW به یاد داشته باشید که من بدون گلوتن هستم). .)

هرچند جدی بازی با و از طریق "چیزها" می تواند یک تمرین بسیار مفید باشد. البته این نیز می تواند بی معنی باشد - شما فقط از این نوع تمرینات چیزی می گیرید اگر جدی به آنها بزنید ، کفر خود را به حالت تعلیق درآورید.

و واقعاً ، چه چیزهایی برای از دست دادن دارید؟ چه زمان بهتر برای آزمایش روشهای دیدن چیزهای جدید اما در سال جدید؟ ادامه دادن. به آن آرد برسید. شکر یخچال و رنگهای تند را بیرون بیاورید. پخت لگو رقصیدن تحقیقات خود را دوباره ببینید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا راد

نظریه باعث می شود احساس احمق کنیم

holger-link-732461-بازگرداندن
این آخرین پست در سریال من در مورد کار با تئوری است. به نظر می رسید استفاده از چیزی نظری برای دور زدن مناسب است:

تئوری قسمت اول ترس
تئوری قسمت دوم ترس
چه چارچوبی - مفهومی یا نظری
دوستی با تئوری
هشت روش نوشتن نظریه بسیار بد
این پست به گفتگوهای قبلی در مورد احساساتی که در تئوری کار می کنند - برمی گردد و به این مفهوم که هنگام کار با تئوری ، باید با خود مهربان باشید ، به خصوص اگر برای شما جدید باشد. دلیل این است که تئوری خواندن و نوشتن احتمالاً کار سختی خواهد بود. و شما به احتمال زیاد طیف وسیعی از احساسات مرتبط با تئوری را احساس خواهید کرد - اضطراب ، ناامیدی ، احتمالاً احساس دلهره.

اخیراً کمی تئوری خوانده ام. جورجیو آگامبن دقیق باشد. او تقریباً به توصیف تجربیات من در زمینه کار با تئوری نزدیک است.

آگامبن می گوید:

اصطلاح شناسی کلمه studium  به اصل یا SP- ریشه بر می گردد که نشان دهنده تصادف ، شوک تأثیر است. مطالعه و احمق بودن به این معنا مشابه است: کسانی که تحصیل می کنند در شرایط افرادی هستند که شوکی دریافت کرده اند و از آنچه که به آنها زده است احمق هستند ، قادر به درک آن نیستند و در عین حال ناتوان از ترک هستند. (64)

آگامبن به این وضعیت بینابینی بسیار علاقه مند است - دانستن اینکه فرد مورد حمله قرار گرفته است اما هنوز نمی داند چه اتفاقی افتاده است.

من مطمئن هستم که همه ما می توانیم به زمانی فکر کنیم که این وضعیت درگیری را تجربه کردیم. اکثر ما احتمالاً تصادف غیرمنتظره داشته ایم و یک یا دو لحظه طول کشیده است تا آنچه را که اتفاق افتاده است درک کنیم. به آن لحظه فکر کنید که چیزی بسیار داغ برداشته اید. شما درد را احساس می کنید و دست خود را برداشته اید. معمولاً بین برداشتن دست و درک این موضوع که خودتان را آتش زده اید ، فاصله زمانی ناچیزی وجود دارد. این بین هم است.

آگامبن می گوید ، فاصله بین فاصله می تواند طولانی باشد ، زیرا این امر با مطالعه ارتباط داشته باشد. غالباً بین خواندن و فهم تفاوت قابل توجهی وجود دارد. در این بازه زمانی امکان پذیر است که ادامه ندهید. تسلیم شدن این تئوری بسیار سخت است و من فقط می پذیرم که نمی توانم با آن دست و پنجه نرم کنم. این وضعیت بین عدم دستیابی به آن را منفجر کنید. من الان ازش خارج هستم

خوب ، این یک پاسخ است.

اما آگامبن پیشنهاد می کند که افرادی که تحصیل می کنند - این ما مردمی هستند - از میل به دانستن رانده می شوند. بنابراین ، ما ادامه می دهیم. ما بین وضعیت حماقت قرار می دهیم. همانطور که آگامبن می گوید

اما اگر از یک طرف او (sic) شگفت زده و جذب شود ، اگر مطالعه از این رو اساساً دچار رنج و تحمل شود ، میراث مسیحیایی که در آن قرار دارد ، او را (sic) سوق می دهد ، از طرف دیگر ، بی وقفه به سمت بسته شدن. (64)

ما می خواهیم از گذشته عبور کنیم و به همین ترتیب ادامه می دهیم.

اما مطالعه بین تولید و تولید فقط یک بار اتفاق نمی افتد. با ادامه تحصیل ، خود را در معرض شوک و حماقت قرار می دهیم و خود را در بین عدم آگاهی و دانستن قرار می دهیم. آگامبن نشان می دهد که وضعیت بین حماقت از بین می رود به خودی خود مطالعه است. ادامه دارد او می نویسد

محقق ، یعنی همیشه "احمق" است. این فستیوال لنت ، این تعطیل بین شرارت و شفافیت ، کشف و از بین رفتن ، بین عامل و بیمار ، ریتم مطالعه است. (64)

آه بله. اینطوری وقت زیادی رو حس میکنم همانقدر که در طول زمان صرف دانستن است.

اکنون آگامبن درباره مطالعه مطالب زیادی نوشته است و من قصد ندارم آن را در اینجا تکرار کنم. اما مفید است بدانید که او فکر می کند که این میان چیز خوبی است. او می گوید وقتی یاد می گیریم که خود را در یک حالت احمقانه و غم انگیز از حماقت قرار دهیم ، او می گوید ، وقتی به خودمان اجازه می دهیم که با چیز جدیدی روبرو شویم ، وقتی در مقابل چیزی قرار می گیریم که انتظار نداریم با آن روبرو شویم.

آگامبن این مسئله را بین موقعیت های بالقوه توصیف می کند. حالتی فعال که همیشه در حال حاضر شناختن بیش از یک مورد ممکن است. و آگامبن می داند که این حالت درونی و فعال می تواند باعث همه احساسات شود. او به عنوان مثال یادداشت می کند

... غم و اندوه محقق: هیچ چیز تلخ تر از سکونت طولانی در پتانسیل نیست. (65)

من حدس می زنم که بیشتر ما می توانند به این احساس ارتباط دهند. اگر فقط معنای این جمله باشد ، این بند روشن می شود.

با این حال ، آگامبن همه چیز درباره تاریکی و جستجوی همیشگی نوعی حکمت روشنفکر نیست. وی خاطرنشان می کند که محقق می تواند تلاش خود را برای همه خرد فراگیر انتخاب کند. آنها به سادگی می توانند در جریان باشند ، در تعارض مداوم بین پتانسیل و دانستن ، در ریتم مطالعه قرار بگیرند.

به عبارت دیگر ، و گفتگو را دوباره به کار با تئوری بازگردانید ، می توانید تصمیم بگیرید که به راحتی از عهده تئوری برآیید و همه چیز را در همان آغاز خواهید شناخت ، حتی اگر هنوز آن را نخوانده باشید. . شما به سادگی می توانید انتخاب کنید که در میان باشید. در جریان درک قرار بگیرید. رها کردن اراده برای شناخت همه چیز در یک بار.

آگامبن دلگرم کننده یادآوری می کند که کنار گذاشتن نقطه ای است که در آن وجود دارد

... مطالعه ، غم و اندوهی را که موجب نابسامانی آن می شود ، تکان می دهد و به حقیقت و ماهیت خود باز می گردد: نه کار ، بلکه الهام بخش ، تغذیه روح. (65)

الهام حالا این چیزی است که دوست دارد نگران نباش. در داخل غرق شوید و غیرمنتظره را بیابید.

و الهام گرفتن احتمالاً فکر خوبی برای دوره تعطیلات است ، جایی که شاید خوب باشد که بین هم قرار بگیرید. خواندن. احمق بودن و فقط با هر چیزی که ظاهر می شود BE باشید. و شاید زمانی که انتظارش را نداشتید ، الهام بگیرید. وقتی می خواستید تسلیم شوید و تازه با کلمات زندگی می کردید.

PS اوه بله ، و برای آن دسته از افرادی که از من خواسته اند نمونه هایی از چگونگی نوشتن با تئوری و ساختن آن را به دست خودتان ، چگونگی کار با نقل قول ها و توضیح آنها را به قول خودتان بخوانید ، در بالا یکی از روش های مختلفی که می تواند این باشد وجود دارد. انجام شده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا راد

هشت روش نوشتن نظریه بسیار بد

سلام-ایم-نیک-743251-بازگرداندن
اگر می خواهید فردی باشید که خواننده خود را آزار می دهد و سرانجام وقتی که به «بیت» نظری شما رسیدید ، تسلیم می شوید ، در اینجا برخی از راهکارهای نوشتن ناموجود آمده است. این کارها را انجام دهید و تضمین می کنم که خواننده شما محفوظ و / یا حیرت انگیز باشد:

هیچ یک از اصطلاحات خاصی را که استفاده می کنید توضیح ندهید
بگذارید خواننده شما حدس بزند چگونه است که شما هر یک از اصطلاحات نظری مورد استفاده را می فهمید. فرض کنید که تفسیر آنها مانند شما خواهد بود.

2. افت نام

اطمینان حاصل کنید که بارهای کامیون از نظریه پردازان مختلف را مرجع می کنید. متن خود را با استناد به حداکثر دامنه ممکن مردم آغوش دهید. هیچ یک از آنها را در عمق کاوش یا استفاده نکنید. پرداخت خدمات لب به چندین تئوری نشان می دهد که شما به طور گسترده خوانده می شوید ، به روز هستید ، در بالای آخرین ایده ها ، درست است؟

3. از بارهای مواد ثانویه استفاده کنید

فرض کنید که مقالاتی که درباره نظریه پرداز منتخب خود خوانده اید ، همه آن دوخته شده است. این نویسندگان اصل را خوانده اند پس چرا باید زحمت بکشید؟ همیشه برای نقل قول کتاب x خوب است ، نه اینکه مستقیماً به x بروید.

4- نظریه پرداز را ترمیم کنید

 فرض کنید که خواننده - به ویژه اگر آنها کنکور پایان نامه شما هستند و برای تخصص آنها انتخاب شده اند - هیچ گونه آشنایی با مطالب ندارد. از تعداد زیادی نقل قول که با بخش های paraphraged و خلاصه آنچه نظریه پرداز می نویسد استفاده کنید. چند عنوان از کتابها و / یا مقاله های آنها را پرتاب کنید. تا آنجا که می توانید منابع و شماره های صفحه را وارد کنید. اگر نتیجه تقریبا غیرقابل درک است نگران نباشید زیرا این نشان می دهد که مطالب را خوانده اید. ونتریلوکیسم چیزی است که درمورد آن ، درست است؟

5- خواندن سخت باشد

خوب ، این تئوری است این سخت است ، درست است؟ و شما خیلی سخت بود که بتوانید از پس آن برآیید ، پس چرا به خواننده خود استراحت دهید؟ بنابراین ، جملات بسیار طولانی بنویسید که دارای بندها و اصطلاحات اصلاح شده زیادی است - و اظهار نظر گاه و بیگاه بین مواردی که حتی ممکن است ظهور دیگری نیز ممکن باشد وجود داشته باشد - و آن کلمات چند هجایی اسمی را بسته بندی کنید ، زیرا هرچه تئوری بهتر باشد بهتر است. صحیح است؟ - یا شاید شما ممکن است یک یا دو براکت عجیب و غریب پرتاب کنید. هر جمله را به همان طول طولانی بسازید تا یک توحید ناشی از خواب ایجاد کنید.

6. نظریه را با کار خود پیوند ندهید

فرض کنید که باید نشان دهید که هر تفسیر احتمالی نظریه را درک می کنید. بنابراین مقاله اولیه را در اوایل بنویسید. به خواننده بگویید که چرا و چگونه می خواهید از این تئوری زاویه خاصی بگیرید ، نگویید کدام ایده ها از دیگران مهم تر هستند. هنگامی که بعداً این تئوری را به داده های خود اعمال می کنید ، خواننده آنچه را که فکر می کنید را انجام می دهد.

7. مانند نظریه پرداز مورد استفاده خود بنویسید

سبک را نسبت به ماده انتخاب کنید. اگر خواننده همان نحو و واژگان را به عنوان نظریه پرداز خود اتخاذ کند ، خواننده فرض خواهد کرد که شما از دانش عمیق تئوری استفاده می کنید. به افرادی گوش ندهید که به شما می گویند شما معمولاً باید به جایی برسید که بتوانید این تئوری را به قول خودتان توضیح دهید قبل از اینکه روی نویسندگی سکس کار کنید.

و آنجا می روید.

این هفت کار را در نوشتار خود انجام دهید و من تضمین می کنم که شما امتحان کننده یا نظر خود را به صورت پیک های شدید یا دوره ای از ennui طولانی تحویل دهید.

اما ، من شنیده ام که می گویید ، هشت عادت بد نوشتن وجود دارد و فقط در اینجا هفت مورد وجود دارد. خوب بله ، درست است بنابراین در اینجا نهایی است.

8-   انتظار دارید که بلافاصله نوشتن نظریه را در دست بگیرید

فرض کنید اولین باری که با تئوری می نویسید ، آخرین زمان خواهد بود. از نوشتن برای کمک به شما در بالای نظریه استفاده نکنید. فرض کنید اگر خلاصه و پاراگراف در نوشتار نهایی خوب نباشند ، آنها روش خوبی برای کمک به شما برای دستیابی به مطالب نیستند. چندین روش برای نوشتن این تئوری را به قول خودتان امتحان نکنید. آیا زمان تفکر در مورد که در آن شما فقط صرف نیست باید به استفاده از یک نقل قول به خاطر اینکه نویسنده می نویسد بهتر راه نکته کلیدی خود را از شما می توانید. و نسبت به خود بسیار بی تاب باشید. ناامید به سرعت. اگر به نظر می رسد آهسته پیش می رود ، خود را از نظر نظری ناامید کنید. نسبت به هرگونه عدم اطمینان نسبت به نوعی سندرم (تحمیل کننده) نسبت دهید به جای درک عدم اطمینان خود صرفاً در مورد یادگیری است.

اما به طور جدی لطفاً اگر خودتان را با استفاده از هر یک از این هشت استراتژی یافتید ، به خود بگویید ...

پتر فقط در مورد نوشتن تئوری بدجنس بود. او واقعاً به شما نمی گفت که انجام این هشت کار را انجام دهید. او واقعاً از شما می خواهد که بدانید و باور کنید که نوشتن با تئوری لزوماً مانند گشت و گذار در لجن های ضخیم و چکمه های سربدار نیست.

و شما می توانید آن را انجام دهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا راد