سلام-ایم-نیک-743251-بازگرداندن
اگر می خواهید فردی باشید که خواننده خود را آزار می دهد و سرانجام وقتی که به «بیت» نظری شما رسیدید ، تسلیم می شوید ، در اینجا برخی از راهکارهای نوشتن ناموجود آمده است. این کارها را انجام دهید و تضمین می کنم که خواننده شما محفوظ و / یا حیرت انگیز باشد:

هیچ یک از اصطلاحات خاصی را که استفاده می کنید توضیح ندهید
بگذارید خواننده شما حدس بزند چگونه است که شما هر یک از اصطلاحات نظری مورد استفاده را می فهمید. فرض کنید که تفسیر آنها مانند شما خواهد بود.

2. افت نام

اطمینان حاصل کنید که بارهای کامیون از نظریه پردازان مختلف را مرجع می کنید. متن خود را با استناد به حداکثر دامنه ممکن مردم آغوش دهید. هیچ یک از آنها را در عمق کاوش یا استفاده نکنید. پرداخت خدمات لب به چندین تئوری نشان می دهد که شما به طور گسترده خوانده می شوید ، به روز هستید ، در بالای آخرین ایده ها ، درست است؟

3. از بارهای مواد ثانویه استفاده کنید

فرض کنید که مقالاتی که درباره نظریه پرداز منتخب خود خوانده اید ، همه آن دوخته شده است. این نویسندگان اصل را خوانده اند پس چرا باید زحمت بکشید؟ همیشه برای نقل قول کتاب x خوب است ، نه اینکه مستقیماً به x بروید.

4- نظریه پرداز را ترمیم کنید

 فرض کنید که خواننده - به ویژه اگر آنها کنکور پایان نامه شما هستند و برای تخصص آنها انتخاب شده اند - هیچ گونه آشنایی با مطالب ندارد. از تعداد زیادی نقل قول که با بخش های paraphraged و خلاصه آنچه نظریه پرداز می نویسد استفاده کنید. چند عنوان از کتابها و / یا مقاله های آنها را پرتاب کنید. تا آنجا که می توانید منابع و شماره های صفحه را وارد کنید. اگر نتیجه تقریبا غیرقابل درک است نگران نباشید زیرا این نشان می دهد که مطالب را خوانده اید. ونتریلوکیسم چیزی است که درمورد آن ، درست است؟

5- خواندن سخت باشد

خوب ، این تئوری است این سخت است ، درست است؟ و شما خیلی سخت بود که بتوانید از پس آن برآیید ، پس چرا به خواننده خود استراحت دهید؟ بنابراین ، جملات بسیار طولانی بنویسید که دارای بندها و اصطلاحات اصلاح شده زیادی است - و اظهار نظر گاه و بیگاه بین مواردی که حتی ممکن است ظهور دیگری نیز ممکن باشد وجود داشته باشد - و آن کلمات چند هجایی اسمی را بسته بندی کنید ، زیرا هرچه تئوری بهتر باشد بهتر است. صحیح است؟ - یا شاید شما ممکن است یک یا دو براکت عجیب و غریب پرتاب کنید. هر جمله را به همان طول طولانی بسازید تا یک توحید ناشی از خواب ایجاد کنید.

6. نظریه را با کار خود پیوند ندهید

فرض کنید که باید نشان دهید که هر تفسیر احتمالی نظریه را درک می کنید. بنابراین مقاله اولیه را در اوایل بنویسید. به خواننده بگویید که چرا و چگونه می خواهید از این تئوری زاویه خاصی بگیرید ، نگویید کدام ایده ها از دیگران مهم تر هستند. هنگامی که بعداً این تئوری را به داده های خود اعمال می کنید ، خواننده آنچه را که فکر می کنید را انجام می دهد.

7. مانند نظریه پرداز مورد استفاده خود بنویسید

سبک را نسبت به ماده انتخاب کنید. اگر خواننده همان نحو و واژگان را به عنوان نظریه پرداز خود اتخاذ کند ، خواننده فرض خواهد کرد که شما از دانش عمیق تئوری استفاده می کنید. به افرادی گوش ندهید که به شما می گویند شما معمولاً باید به جایی برسید که بتوانید این تئوری را به قول خودتان توضیح دهید قبل از اینکه روی نویسندگی سکس کار کنید.

و آنجا می روید.

این هفت کار را در نوشتار خود انجام دهید و من تضمین می کنم که شما امتحان کننده یا نظر خود را به صورت پیک های شدید یا دوره ای از ennui طولانی تحویل دهید.

اما ، من شنیده ام که می گویید ، هشت عادت بد نوشتن وجود دارد و فقط در اینجا هفت مورد وجود دارد. خوب بله ، درست است بنابراین در اینجا نهایی است.

8-   انتظار دارید که بلافاصله نوشتن نظریه را در دست بگیرید

فرض کنید اولین باری که با تئوری می نویسید ، آخرین زمان خواهد بود. از نوشتن برای کمک به شما در بالای نظریه استفاده نکنید. فرض کنید اگر خلاصه و پاراگراف در نوشتار نهایی خوب نباشند ، آنها روش خوبی برای کمک به شما برای دستیابی به مطالب نیستند. چندین روش برای نوشتن این تئوری را به قول خودتان امتحان نکنید. آیا زمان تفکر در مورد که در آن شما فقط صرف نیست باید به استفاده از یک نقل قول به خاطر اینکه نویسنده می نویسد بهتر راه نکته کلیدی خود را از شما می توانید. و نسبت به خود بسیار بی تاب باشید. ناامید به سرعت. اگر به نظر می رسد آهسته پیش می رود ، خود را از نظر نظری ناامید کنید. نسبت به هرگونه عدم اطمینان نسبت به نوعی سندرم (تحمیل کننده) نسبت دهید به جای درک عدم اطمینان خود صرفاً در مورد یادگیری است.

اما به طور جدی لطفاً اگر خودتان را با استفاده از هر یک از این هشت استراتژی یافتید ، به خود بگویید ...

پتر فقط در مورد نوشتن تئوری بدجنس بود. او واقعاً به شما نمی گفت که انجام این هشت کار را انجام دهید. او واقعاً از شما می خواهد که بدانید و باور کنید که نوشتن با تئوری لزوماً مانند گشت و گذار در لجن های ضخیم و چکمه های سربدار نیست.

و شما می توانید آن را انجام دهید.